فهرست مطالب

مجله پزشکی کوثر
سال هفتم شماره 4 (پیاپی 26، زمستان 1381)

  • تاریخ انتشار: 1381/12/20
  • تعداد عناوین: 11
|
  • استخراج لیپوپلی ساکارید خالص از لایه خارجی دیواره سالمونلاتیفی موریوم PTCC1735
    نیما حسین جزنی، قربان بهزادیان نژاد، احیاء عبدی عالی، بهمن تبرایی، حسن زهیرمحمد صفحه 1
    لیپوپلی ساکارید (LPS) یکی از اجزاء مهم و استثنایی لایه خارجی دیواره باکتری های گرم منفی است که از اتصال کوالانسی یک واحد لیپد A و یک واحد پلی ساکاریدی تشکیل یافته است. به منظور بررسی اثرات پاتوفیزیولوژیک، پتانسیل ایمنوژنیکی، قدرت ادجوانی، تهیه استاندارد برای کیتهای تشخیصی، تهیه آنتی سرمهای اختصاصی و بسیاری از پژوهشهای بنیادی دیگر، تهیه لیپوپلی ساکارید خالص از گونه های مختلف باکتری های گرم منفی ضروری است. در این تحقیق با استفاده از روش آب- فنل، لیپوپلی ساکارید سالمونلاتیفی موریوم استخراج و خالص سازی شد. ابتدا لیپوپلی ساکارید با استفاده از مخلوط آب- فنل در 700 سانتیگراد استخراج شد و ناخالصی های پروتئینی و اسیدنوکلئیک توسط پروناز، RNase،DNase و عبور از ستون سفاکریل 200- S حذف گردید. میزان حصول لیپوپلی ساکارید خام 1.8درصد وزن خشک باکتری کشته شده محاسبه شد. پس از ژل فیلتراسیون میزان ناخالصی های پروتئینی کمتر از0.2 درصد و میزان ناخالصی های اسید نوکلئیک در حدود 0.5 درصد بود. الگوی حرکت الکتروفورزی لیپوپلی ساکارید در حضور سدیم دودسیل سولفات باندهای متعدد نردبانی شکل را نشان می دهد که با نتایج ژل فیلتراسیون کاملا همخوانی دارند، با توجه به باندهای ایجاد شده درSDS-PAGE روش بکار برده شده کمترین دپلیمریزاسیون LPS را برداشته و روشی بسیار ساده برای تخلیص LPS به شمار می آید
    کلیدواژگان: لیپوپلی ساکارید، سالمونلاتیفی موریوم، تخلیص
  • ایجاد تحمل و تحمل متقابل به مورفین و نیکوتین در القای ترجیح مکان شرطی شده در موش کوچک آزمایشگاهی ماده
    هدایت صحرایی، حسن قشونی، نسرین فرجی، پروین رستمی، محمدرضا زرین دست، سیروس جلیلی صفحه 2
    در این تحقیق تاثیر ایجاد تحمل و تحمل متقابل بین نیکوتین و مورفین در القاء ترجیح مکان شرطی شده در موش کوچک آزمایشگاهی ماده مورد مطالعه قرار گرفته است. حیواناتی که با یکی از سه دوز زیر جلدی مورفین (12.5، 25 و50 میلی گرم بر کیلوگرم) یکبار در روز و برای سه روز متوالی مورد تزریق قرار گرفته بودند تحمل خوبی به مورفین و نیکوتین در القاء ترجیح مکان شرطی شده نشان دادند. در حالیکه تجویز مورفین (5 میلی گرم بر کیلوگرم) و یا نیکوتین(1 میلی گرم بر کیلوگرم) در حیوانات سالم توانست القاء ترجیح مکان شرطی شده نماید، در موشهایی که نسبت به مورفین تحمل پیدا کرده بودند هیچکدام از داروها مؤثر نبودند. تجویز داخل صفاقی نیکوتین (0.5، 1و2 میلی گرم بر کیلوگرم) سه بار در روز و برای 12 روز متوالی سبب القاء تحمل در حیوانات گردید.در حالیکه تجویز مورفین (5 میلی گرم بر کیلوگرم) و یا نیکوتین (1 میلی گرم بر کیلوگرم) درحیوانات سالم توانست القاء ترجیح مکان شرطی شده نماید، در موشهایی که نسبت به نیکوتین تحمل پیدا کرده بودند هیچکدام از داروها مؤثر نبودند. از این آزمایشات نتیجه می گیریم که نیکوتین و مورفین در اعمال اثرات خود در القاء ترجیح مکان شرطی شده تا حدود زیادی با یکدیگر تداخل داشته و نسبت به اثرات هم پدیده تحمل را نیز نشان می دهند
    کلیدواژگان: نیکوتین، مورفین، تحمل، تحمل متقابل، موش کوچک آزمایشگاهی، پاداش دارویی
  • تاثیر فعالیت گیرنده های آدنوزینیA1 هسته آمیگدال بر تشنجهای ناشی از کیندلینگ هیپوکمپ در موشهای صحرایی
    سید جواد میر نجفی زاده، یعقوب فتح الهی، محمدحسین پورغلامی صفحه 3
    صرح و تشنج از رایج ترین اختلالات عصبی می باشند و امروزه با استفاده از مدلهای آزمایشگاهی ایجاد تشنج، از جمله کیندلینگ، تحقیقات زیادی در رابطه با نقش عوامل ضد تشنجی در حال انجام است. از طرفی، آدنوزین که یکی از نورومدولاتورهای سیستم عصبی است، از طریق گیرنده های A1خود، باعث ایجاد اثرات ضد تشنجی میشود. لذا، در این تحقیق اثر تزریق آگونیست اختصاصی گیرنده آدنوزینی(A1 -N 6 سیکلوهگزیل آدنوزین؛CHA) و آنتاگونیست اختصاصی این گیرنده (1، 3 دی متیل -8- سیکلوپنتیل گزانتین؛ CPT) به هسته آمیگدال، بر تشنجهای ناشی از کیندلینگ هیپوکمپ بررسی شد. در تمامی حیوانات، یک الکترود سه قطبی در ناحیه CA1 هیپوکمپ پشتی و یک کانول هادی به همراه یک الکترود تک قطبی در ناحیه آمیگدال کار گذاشته شد. یک هفته پس از جراحی، حیوانات از طریق ناحیه CA1، هر 24 ساعت یکبار توسط محرک الکتریکی تحریک شدند تاکیندلینگ هیپوکمپ در آنها ایجاد شده و آماده دریافت دارو گردند. داروها در مایع مغزی نخاعی مصنوعی حل می شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که تزریق CHA (با غلظتهای5nM تا 1mM) به داخل آمیگدال(به میزان 1μlit.2min)، به طور معنی داری مدت زمان امواج تخلیه متعاقب ثانویه هیپوکمپ و مدت زمان امواج تخلیه متعاقب آمیگدال را کاهش می دهد. اما تزریقCPT و(0.5و1میکرومولار) تاثیری بر کمیتهای تشنجی ندارد. همچنین اگر قبل از تزریقCHA، CPT به داخل آمیگدال تزریق شود، این اثرات مهار خواهد شد. بنابر این، میتوان پیشنهاد کرد که در مدل صرعی کیندلینگ هیپوکمپ، آمیگدال نقش رله کننده ای در گسترش امواج تخلیه متعاقب و به ویژه در ایجاد فعالیت مجدد هیپوکمپ و ایجاد امواج تخلیه متعاقب ثانویه به عهده دارد و فعالیت گیرنده های آدنوزینی A1 آمیگدال این اثرات را کاهش می دهد.
    کلیدواژگان: تشنج، هیپوکمپ، آمیگدال، کیندلینگ، N 6، سیکلوهگزیل آدنوزین، 1، 3 دی متیل، 8 سیکلوپنتیل گزانتین
  • بررسی اثرات نیتروفورازون و نیتروفورانتویین بر اسپرماتوژنز در موشهای صحرایی نر بالغ
    حمیدرضا صادقی پور رودسری، باقر مینایی، محسن وثوقی، علی اکبر کاکویی صفحه 4
    در راستای کشف دارو با فعالیت ضد باروری در مردان، مطالعات و بررسی های فراوانی صورت گرفته است. ما در این تحقیق در جهت نیل به این هدف، با استفاده از روش های هیستولوژی و هیستومورفومتری اثرات نیتروفورانتوئین و نیتروفورازون را بر بافت بیضه و اسپرماتوژنز در موش صحرایی بالغ مورد بررسی قرار دادیم. ترکیبات فوق به مقدار 15mg.kgدو بار در روز به مدت 50 روز به صورت زیر جلدی به موشهای صحرایی نر بالغ از نژاد Sprague-Dawley در گروه های مجزای ده تایی تزریق گردید. پس از قطع گردن بلافاصله یکی از بیضه ها را در فرمالین 10% فیکس کردیم. بعد از آماده سازی، برشهایی به ضخامت 5 میکرومتر تهیه کرده و با روش E&H مقاطع به دست آمده را رنگ آمیزی نمودیم. انجام هیستومتری با استفاده از کامپیوتر و نرم افزار Live 3000 انجام گردید و نتایج زیر حاصل شد: قطر لوله های منی ساز (Seminiferous Tubules) کاهش یافته لذا محیط و مساحت آنها کم شده و فاصله بین لوله ها در اثر تجویز هر کدام از داروها افزایش یافته بود. لوله های منی ساز در گروه های تحت درمان آتروفی و دفرمه شده بودند. در گروه نیتروفورازون تعداد سلولهای لیدیگ افزایش وحجم هسته آنها کاهش یافته بود ولی در گروه نیتروفورانتوئین تغییری مشاهده نشد. کوچک شدن مجرای لوله ها و مسدود شدن آن توسط توده های ائوزینوفیلیک در گروه های تحت درمان مشاهده گردید. تعداد سلولهای رده اسپرماتوگونیوم در لوله های منی ساز در گروه های داروئی کاهش یافته بود. و اسپرماتوژنز تا سطح زیگوتن در اثر تجویز هر کدام از داروها متوقف شده بود. نتایج این مطالعه نشان می دهد که نیتروفورانتوئین تولید اسپرماتوزوئیدها را کاهش داده ولی اثر سویی بر سلولهای لیدیگ و سرتولی ندارد و این سلولها در پایان تجویز تقریبا دست نخورده باقی می مانند. لذا می تواند به عنوان یک ترکیب رهبر (Lead Compound) برای سنتز داروهایی با توان جلوگیری از باروری در مردان مورد نظر قرار گیرد در حالیکه نیتروفورازون باعث کاهش سلولهای لیدیگ می گردد
    کلیدواژگان: نیتروفورانتوئین، نیتروفورازون، اسپرماتوژنز، ناباروری، موش صحرایی نر
  • تخلیص آلرژنهای عمده شیر گاو
    زهرا پورپاک، غلامعلی کاردر، علی مصطفایی، حسن زهیرمحمد صفحه 5
    آلرژی غذایی از شایعه ترین انواع حساسیت در کودکان می باشد (8% درکودکان زیر یکسال). در میان آلرژنهای غذایی پروتئین های شیر گاو از شایع ترین عوامل آلرژی زا در کودکان می باشد (50-45% موارد حساسیت غذایی)، تستهای تشخیصی آلرژی از قبیل تست پوستی یا اندازه گیری IgE اختصاصی، نیاز به آلرژنهایی با خلوص بالا دارند. هدف از انجام این مطالعه تخلیص 3 پروتئین اصلی و آلرژی زای شیر گاو یعنی کازیین، آلفالاکتالبومین و بتاکتوگلبولین به شکل عصاره آلرژنیک بوده است. ابتدا کازیین از شیر تازه گاو که چربی آن قبلا جدا گردیده است، به روش اسیدی جدا شده و سپس آلفالاکتالبومین و بتالاکتوگلبولین از محلول رویی (سرم شیر) جدا گردید. آلفالاکتالبومین به وسیله ژل فیلتراسیون از فراکشن رسوب داده شده سرم شیر توسط سولفات آمونیوم جدا گردید وبتالاکتوگلبولین نیز به وسیله کروماتوگرافی تعویض یونی از فراکشن رسوب داده شده سرم شیر توسط پلی اتیلن گلیکول جدا گردید. پروتئین های جدا شده توسط الکتروفورز پلی اکریل آمید و ایمونودیفیوژن دو گانه (روش اخترلونی) ارزیابی گردیدند. نتایج نشان داد که کازیین به دست آمده در این مطالعه خالص تر از انواع تجاری موجود است به طوریکه خلوص آن حدود 95 درصد می باشد. آلفالاکتالبومین و بتالاکتوگلبولین به دست آمده نیز هر یک حاوی یک باند در الگوی الکتروفورز بوده و ناخالصی محسوسی در آنها مشاهده نشد. این نتایج بیانگر خلوص بالای محصولات به دست آمده است. این محصولات را می توان در راه اندازی تستهای اختصاصی مثل تست پوستی و الایزا به کار برد
    کلیدواژگان: شیرگاو، کازیین، آلفالاکتالبومین، بتالاکتوگلبولین، آلرژن
  • مطالعه سرولوژیک و بالینی توکسوپلاسموز مادرزادی در کودکان شهر تهران
    محمد جواد غروی صفحه 6
    توکسوپلاسموز از مهمترین بیماری های مادر زادی است که به دنبال ابتلاء مادر در حین بارداری، ممکن است برای جنین عواقب خطرناکی را پدید آورد. خطر ابتلاء جنین معمولا 50% می باشد واین خطر ارتباط تنگاتنگی با زمان آلودگی مادر دارد. میزان آلودگی با افزایش ترم بارداری افزایش می یابد ولی به موازات شانس افزایش آلودگی، شدت و وخامت آلودگی کاهش می یابد. آلودگی جنین از عفونت بدون علامت تا شدیدترین آسیب های نورولوژیک متغیر است، سقط نیز در ماه های اول بارداری ممکن است روی دهد [1]. در این مطالعه مجموعا 2761 نمونه خون بند ناف (1651 نمونه طبق برنامه تنظیمی و 1110 نمونه به طور تصادفی) نوزادان به هنگام تولد و خون تمامی کودکان در فواصل منظم و مطابق برنامه تحقیق نمونه گیری و آزمایش شد. روش های مورد آزمایش بر روی خون مادران، روش IFAT و بر روی خون بند ناف نوزادان روش ISAGA/IgM و بر روی کودکان توکسوپلاسمیک روش های ISAGA/IgM و IFA /IgM و IFA / TOTAL بوده است. نتایج نشان داد از 18 مادر بارداری که طی حاملگی به انگل مبتلا شده بودند یک مورد به سقط جنین و8 مورد منجر به ابتلاء جنین شد. همچنین از نمونه های بند ناف که به طور اتفاقی جمع آوری شده بود4 مورد از نظر آنتی بادی توکسوپلاسما مثبت بودند که از این تعداد یک نوزاد در سه روزگی جان خود را از دست داد و3 نوزاد دیگر نیز مبتلا بودند.کودکان متولد شده از اشکال بدون علامت توکسوپلاسموز تا با علامت کوریورتینیت، پتشی، تشنج، دوبینی، عقب ماندگی ذهنی و غیره مشاهده شدند
    کلیدواژگان: توکسوپلاسموز مادر زادی، کودکان، جنین، بند ناف، تهران
  • میزان بروز عفونتها در بیماران پیوند کلیه در 6 ماه اول پس از پیوند
    معصومه عالی مقام، بهزاد عین الهی، وحید پورفرزیانی، سید محمد جواد حسینی، لیدا محفوظی صفحه 7
    امروزه پیوند کلیه روش درمانی مؤثری در درمان بیماران به نارسایی پیشرفته کلیه می باشد و در ایران کیفیت زندگی در بیماران پیوند شده بالاتر از بیماران دیالیزی می باشد. ولی به علت مصرف داروهای تضعیف کننده سیستم ایمنی و سایر عوامل، خطر بروز عفونت بیشتر شده و به ویژه در سال اول پیوند می تواند موجب مرگ یا سایر عوارض در بیماران گردد با توجه به افزایش تعداد پیوند کلیه در ایران و استقبال بیماران و پزشکان از این روش برای تعیین میزان بروز عفونتها در طی 6 ماه اول بعد از پیوند و تعیین شایعترین عوامل عفونت زا و ارگانهای گرفتار،مطالعه ای آینده تگر و از نوع Cross-Sectional بر روی 278 بیمار گیرنده کلیه در بیمارستان شهید لبافی نژاد از سال 1376-1372 صورت گرفت 31 بیمار به علت شروع مجدد دیالیز یا عدم مراجعه از مطالعه حذف گردید، 179 نفر(70%) مرد و77 نفر(30%) زن بودند در71 درصد بیماران یک یا چند بار عفونت مشاهده شد که گروه سنی 70-60 سال بیشترین و گروه سنی 30-20 سال کمترین شیوع را داشتند 41 درصد عفونتها در ماه اول و مابقی درماه دوم تا ششم اتفاق افتاد عفونتهای مشاهده شده در6 ماه اول بعد پیوند به ترتیب شیوع عبارتند از: عفونتهای ادراری(62%)، عفونتهای دستگاه تنفس فوقانی و تحتانی(16.5%)، عفونتهای پوستی مخاطی(6.1%)، عفونتهای گوارشی(5.3%)، عفونتهای زخم(4.2%)، و عفونتهای متفرقه(5.8%).شایعترین پاتوژنهای ادراری به ترتیب شیوع شامل Ecoli (45%)، پسودوموناس (16%)، واستافیلوکوک کواگولازمنفی (11.3%) بود. شیوع عفونت بعد از پیوند کلیه، در6 ماه اول پیوند بالا می باشد و شایعترین محل درگیری، مجاری ادراری بوده و جهت جلوگیری از عوارض ناشی از عفونتهای مجاری ادراری توصیه می شود آنتی بیوتیک پروفیلاکتیک حداقل به مدت 6 ماه تا یکسال تجویز گردد
    کلیدواژگان: پیوند کلیه، عفونت مجاری ادراری، عفونتهای دستگاه تنفسی، عفونتهای زخم، Ecoli
  • مقایسه اثرات آرام بخشی تجویز میدازولام داخل بینی و کتامین خوراکی قبل از انجام اعمال جراحی در کودکان
    حسن عراقی زاده، شهین صلابتی صفحه 8
    بستری شدن در بیمارستان و انجام عمل جراحی برای بیماران و به ویژه کودکان بیمار به علل مختلف توام با اضطراب و نگرانی می باشد. در صورت عدم کنترل اضطراب حاصله، ضمن اینکه باعث اختلال در پروسه القای بیهوشی می گردد، از طرف دیگر خود دارای عواقب جسمی- روحی است که ممکن است بعدها در ذهن و رفتار کودک نمود یابد.که این نکته نیاز به استفاده از دارو را ضروری می کند. این طرح با هدف مقایسه اثرات آرام بخشی تجویز میدازولام داخل بینی و کتامین خوراکی قبل از انجام اعمال جراحی در کودکان انجام پذیرفت. 102 کودک 6 ماهه تا 6 ساله بستری در بیمارستان بقیه الله الاعظم "عج"که کاندید انجام جراحی الکتیو بودند و از نظر طبقه بندی بیهوشی ازASA) American Society of Anesthesia) درجه یک بودند به صورت غیر تصادفی ساده انتخاب شدند. این افراد به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند که برای هر یک به ترتیب، میدازولام داخل بینی، کتامین خوراکی و دارونما تجویز شد. آرامش، ترس، همکاری و رفتار کودک موقع جدا شدن از والدین، میزان اکسیژناسیون خون شریانی، تعداد نبض و تعداد تنفس قبل از شروع جراحی اندازه گیری شد.میانگین نمره کل پرسشنامه به کار برده شده در سه گروه میدازولام، کتامین و دارونما به ترتیب 1.4±13.4، 2.4±9.4و 0.5±4.2 بود که بیانگر تفاوت معنی دار بین سه گروه میباشد (0.05>P). میانگین نمره در بین سه گروه میدازولام، کتامین و دارونما، دو به دو نیز معنی دار می باشد. (0.05>P) میانگین نمره پرسشنامه در خرده مقیاس ها نیز در سه گروه به طور معنی داری با یکدیگر متفاوت بود. در مطالعه انجام شده بیشترین نمره مربوط به افراد گروه میدازولام، سپس کتامین و سپس دارونما بود و به نظر می رسد که در این بین میدازولام داروی مناسب تری باشد. پیشنهاد میگردد که در مطالعات آتی، اثرات میدازولام و کتامین داخل بینی با یکدیگر مقایسه شوند
    کلیدواژگان: بیهوشی، پریمدیکاسیون، کتامین، میدازولام
  • بررسی شیوع هپاتیت B و C در بیماران تالاسمی ماژور استان قزوین
    سیدموید علویان، بهزاد حجاری زاده، طاهر درودی، جعفر کفایی، بابک یکتاپرست، ابوالقاسم کمالی، محسن صدری، صغری اسماعیلی صفحه 9
    بیماران تالاسمی ماژور به علت دریافت طولانی مدت خون، در معرض آلودگی به هپاتیت های ویروسی مخصوصا هپاتیت BوC قرار دارند و امروزه یکی از مهمترین مسایل بهداشتی این بیماران کنترل آلودگی به این ویروسها است. در این مطالعه ما بر آن شدیم که شیوع هپاتیت. BوC و عوامل خطر ساز آن را در گروهی از بیماران تالاسمی ماژور بررسی کنیم. در یک مطالعه مشاهده ای، ابتدا تمامی بیماران تالاسمی استان قزوین(103بیمار) مورد پیگیری قرار گرفتند. سرانجام دسترسی به 95 بیمار ممکن شدکه وارد مطالعه شدند. در طول تابستان 1380 زمانی که بیماران برای دریافت خون به "بیمارستان قدس قزوین" مراجعه می کردند، ابتدا اطلاعات لازم از بیماران جمع آوری شد وسپس یک نمونه خون از بیماران تحت بررسی مارکرهای سرمی HBV،anti-HCV Ab و - anti Ab - HIV به روش nd ELISA 2 قرار گرفت و جوابهای مثبت با روش RIBA-2 nd تایید شد. در نمونه خون دیگر بیماران هموگلوبین خون و فریتین سرم اندازه گیری شد. در 23 بیمار anti-HCV Ab مثبت و در یک بیمار (1.1%) HBs Ag مثبت بود هیچکدام از بیماران anti-HIV Ab مثبت نبودند. میانگین سن بیماران و میانگین مدت زمان تزریق خون در بیماران anti-HCV Ab مثبت به طور معنی داری از بیماران anti-HCV Ab منفی بیشتر بود. همچنین، شیوع HCV در بیمارانی که بعد از انجام طرح غربالگری اهداکنندگان خون شروع به دریافت خون کرده بودند به طور معنی داری پایین تر بود (0.002=P) و بطوریکه هیچکدام از بیماران در این گروه آلوده نبودند.بین مثبت شدنanti-HCV Ab با سابقه اسپلنکتومی، انجام واکسیناسیون HBV، سابقه زردی در بیمار و خانواده و فواصل تزریق خون ارتباط معنی داری یافت نشد. همچنین مقدار هموگلوبین خون در بیماران anti-HCV Ab مثبت و منفی اختلاف معنی داری نداشت، اما میانگین فریتین سرم در گروه anti-HCV Ab مثبت به طور معنی داری از گروه منفی بیشتر بود (0.007=P). نتیجه اینکه، شیوع هپاتیتC در بیماران تالاسمی بسیار بالا است اما به نظر می رسد طرح غربالگری اهداکنندگان به طور مؤثری می تواند شیوع وبروز عفونت را کاهش دهد. همچنین به نظر می رسد سطح فریتین سرم می تواند یک اثر مستقل و معنی داری در کنار ویروس هپاتیت C روی آسیب کبدی در بیماران داشته باشد
    کلیدواژگان: تالاسمی ماژور، هپاتیتB، هپاتیتC، انتقال خون، فریتین سرم
  • بررسی عوامل روانی - اجتماعی موثر در بروز افسردگی زنان پس از زایمان در بیمارستان زنان شهرستان کرج
    فریال خمسه صفحه 10
    پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی بوده که به منظور بررسی عوامل روانی- اجتماعی مؤثر در بروز افسردگی پس از زایمان صورت گرفته است. در این پژوهش میزان افسردگی 254 خانم، از طریق پاسخ به تست بک (Beck) سنجیده شده و عوامل روانی- اجتماعی با پرسشنامه ای که بر اساس اهداف پژوهش شامل بررسی عوامل روانی مؤثر در بروز افسردگی پس از زایمان وبررسی عوامل اجتماعی مؤثر در بروز افسردگی پس از زایمان است تهیه و سنجیده شد. سن واحدها بین 38- 15 سال بوده است که بین یک تا 9 حاملگی داشته اند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از شیوه های آماری توصیفی (فراوانی، درصد) و آزمونx 2 استفاده شده است. در زمینه ارتباط بین عوامل روانی و میزان افسردگی پس از زایمان بین نوع حاملگی، وجود جنسیت مورد انتظار، وضعیت سلامت فرزند، توانایی مراقبت از فرزند، وجود ناراحتی پس از زایمان، ارتباط با همسر، ارتباط با پدر در زمان کودکی، حوادث نگران کننده یک ساله اخیر و میزان افسردگی پس از زایمان با95 % اطمینان ارتباط معنی داری وجود دارد. در باب ارتباط بین عوامل اجتماعی و میزان افسردگی پس از زایمان مشخص شده که بین کفایت میزان درآمد برای هزینه های زندگی، نوع ارتباط با خانواده همسر، نوع ارتباط با خانواده خود، سطح ارتباطات اجتماعی و میزان افسردگی با 95% اطمینان ارتباط معنی داری وجود دارد
    کلیدواژگان: افسردگی، عوامل روانی، عوامل اجتماعی، پس از زایمان
  • چگونه بخش اورژانس یک بیمارستان عمومی می تواند آماده پذیرش مصدومین رادیواکتیو گردد؟
    غلام رضا پورحیدری، امیرحسین نجفی، سید مسعود خاتمی، سید محمد مهدی مدرس مصلی صفحه 11
    در سالهای اخیر با افزایش احتمال وقوع حوادث تروریستی، احتمال وقوع تروریسم هسته ای نیز افزایش یافته است. همچنین احتمال بکارگیری سلاح های هسته ای در حملات نظامی نیز وجود دارد که به شیوه های مختلفی ممکن است صورت گیرد. با توجه به ویژگی های حملات هسته ای و حوادث تروریستی، این تهدیدها به جبهه جنگ محدود نمی شود و محیط های شهری نیز در معرض خطر قرار دارند. به دنبال چنین حوادثی احتمال آلودگی تعداد زیادی از مردم با مواد رادیواکتیو وجود دارد که با در نظر گرفتن محدودیت های بیمارستان های نظامی، ضروری است که سایر بیمارستان ها نیز آمادگی پذیرش مصدومین را داشته باشند. به گونه ای که علاوه بر مداوای بهینه مصدومین، از پخش مواد رادیواکتیو در محیط بیمارستان و آلودگی کادر پزشکی نیز تا حد امکان جلوگیری شود. آماده سازی محل پذیرش بیماران، نحوه لباس پوشیدن کادر پزشکی، نحوه خارج کردن لباسها پس از آلودگی زدایی و مداوای اورژانس، همگی باید با اصول و ترتیب مشخصی انجام گیرند تا ضمن مداوای مصدومین، سلامت کادر پزشکی نیز در معرض کمترین آسیب قرار گیرد
    کلیدواژگان: سلاحهای هسته ای، رادیواکتیو، مصدوم، بخش اورژانس